یکی از احبّایی که برای زیارت شوقی افندی به ارض اقدس مسافرت نمود، خانم «کابل مرسون» مهاجر موفّق صفحات آمریکای لاتین بود. او در یادداشتهای خود مینویسد:
هنگامی که در حضور ولیّ امرالله، یکی از زائران دربارهی آینده کار و فرزند ذکور شوقی افندی سوأل کرد، ایشان فرمودند:
«هر آنچه در الواح وصایا نوشته شده محقّق خواهد شد، بهائیان نباید در این باره نگرانی داشته باشند»
(به نقل از کتاب عهد و میثاق، نوشته ژوئل مارانژلا)
بهراستی چرا شوقی ربّانی از آینده نگران نبود؟!
برای اینکه در زمان حیات، طبق دستور حضرت عبدالبهاء، تمهیدات لازم برای تعیین جانشین خود و معرفی او را فراهم کرده بود.
چه شد که جانشین شوقی افندی کنار گذاشته شد و به جامعه معرفی نگردید؟ چگونه احبّا به سادگی پذیرفتند که ولیّ امر بدون تعیین جانشین برای خود و بدون روشن کردن سرنوشت آیندهی امر، این جهان خاکی را ترک کرده باشد؟!
اجازه بدهید به صراحت عرض کنم که نوعی چشمبندی و شعبدهبازی صورت گرفت! روحیّه خانم و ایادیان امر، احبّاء را بهدنبال نخود سیاه فرستادند! سر آنها را گرم کردند! و گفتند داریم دنبال وصیّتنامه میگردیم؛ در حالیکه خودشان میدانستند وصیتنامه مکتوبی در کار نیست!
روحیّه خانم، همسر بیوفای شوقی ربّانی، برخلاف آن گروه از احبّا که در گذشته تصور میکردند که شوقی افندی پسری دارد که بهطور مخفیانه پرورش یافته است و در موقع لزوم بهعنوان جانشین پدر معرفی میگردد، میدانست که مشکل نازایی دارد و هرگز فرزندی نخواهد داشت. میدانست که اگر سلسلهی ولایت امرالله ادامه یابد، برای او که فاقد فرزند است، جایگاهی در رهبری جامعه بهائی وجود نخواهد داشت.
ایادیان امرالله نیز بهخوبی میدانستند که قرار نیست شوقی افندی جانشین خود را از طریق نوشتن وصیّتنامه مکتوب تعیین کند؛ بلکه بر طبق دستور الواح وصایای مبارکه باید در زمان حیات خویش، جانشین را انتخاب و معرفی کند.
اعضای بعدی بیت العدل بدلی بهخوبی اطّلاع داشتند که تعیین ولیّ امر، احتیاجی به جلسه گذاشتن، فکر کردن، مشورت کردن، گردهمایی، کنفرانس و غیره ندارد. چنین کارهایی در الواح وصایا، پیشبینی نشده است! و ایادیان امر نیز اجازه تفسیر مفاد الواح وصایا را ندارند.
سناریوی بازبینی کمدهای شوقی افندی بعد از صعود، تشکیل جلسهی ایادیان در بهجی، برای پیدا کردن وصیّتنامه و یا بررسی راهی برای تعیین جانشین بعد از شوقی افندی، از اصل، انحرافی و نوعی عملیات شعبدهبازی و چشمبندی بود تا ذهن احبّا را از واقعیّت موجود منحرف نماید.
در این شعبدهبازی، ولات امر بعد از شوقی ربّانی که لزوم استمرار حضور ایشان در کتاب دور بهائی و الواح وصایای مبارکه، مؤکّداً به آن تصریح شده بود، بهطور غیر منتظرهای غیب شدند!
حقیقت این است که شوقی ربّانی در سال ۱۹۵۱ با انتخاب جناب میسن ریمی به ریاست اوّلین شورای بینالمللی بهائی و بیت العدل جنینی، عملاً جانشین خود را به جهانیان معرفی نمودند؛ ولی افسوس که طالبان قدرت با تعقّل بیگانهاند!