دکتر ادو شفر (۱۹۲۶ ـ ۲۰۱۹) در یک خانوادهی مسیحی آلمانی به دنیا آمد. او علاقمند به موسیقی بود و بههمین خاطر در رشتهی موسیقی شروع به تحصیل کرد؛ ولی در سال ۱۹۵۰ رشتهی تحصیلی خود را به حقوق تغییر داد. او پس از جنگ جهانی دوم و در پی تمایل به مطالعهی فلسفه و ادیان، با دیانت بهائی آشنا شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ در ظلّ آیین نازنین حضرت بهاءالله در آمد. ایشان خدمات بسیاری به دیانت بهائی نمودند و علاوه بر نگارش کتب گوناگون برای احبّای الهی، مباحث امری را بهصورت آکادمیک در سطح جهانی معرفی کردند و حتّی پایاننامهی دکتری خود را بهراهنمایی شوقی ربّانی و تأیید ایشان، با موضوع مقایسهی قوانین بهائی با قوانین جهانی نگاشتند.
این دانشمند و متفکّر شهیر، پس از صعود شوقی افندی مانند برخی دیگر از احبّای طالب حقیقت، ادّعای ایادیان را دربارهی خاتمهی دورهی ولایت امر، با نصوص و کلمات هیاکل مقدّسه در تضاد دید و بههمین جهت در نامهی مورخ ۹ نوامبر ۱۹۵۸ خود خطاب به جناب میسن ریمی ضمن اظهار تأسف از اعلام اختتام دورهی ولایت امرالله توسط برخی ایادیان، چنین مینویسند:
«… غالب مؤمنان پس از صعود ولیّ امرالله محزون و افسردهاند، آنها نه تنها به خاطر از دست دادن ولیّ امر بینظیر خود، افسرده و اندوهناکند؛ بلکه ترس از خالیماندن جایگاه ولایت امر، که در ابتدا موقّتی به نظر میآمد و اکنون دائمی گردیده است نیز برای آنها تلخ و نا گوار است. این ترس احبّاء با پیام غمناک مورخ ۱۲ ژوئن ۱۹۵۸ ایادیان که در آن پیام نوامبر ۱۹۵۷ ایادیان به این ترتیب تفسیر شد که احبّا باید هر گونه امید برای داشتن ولیّ امر در آینده را رها کنند چند برابر شد!»
ایشان در ادامه مینویسند:
«من تردید دارم که ایادیان که به گفتهی بهاءالله «مصون از خطا نیستند»، صلاحیّت داشته باشند تا به چنین پرسشی با چنان قاطعیّتی پاسخ منفی بدهند!»
ایشان ادامه میدهند که:
«من در مورد موضوع نظم اداری خودمان زیاد فکر کردم؛ چرا که پایاننامه دکترایم را در این مورد نوشتم. من این حق را برای خود محفوظ میدارم که بر اساس دلایل مهمّی، جمعبندی کنم که ولیّ امر دیگری باید باشد. به شما اطمینان میدهم که این احساس مسؤولیّت و خودآگاهی من بود که برای حفظ و بقای دیانت بهائی به این جمعبندی برسم.»
به نقل از کتاب «ولایت امر در دیانت بهائی» تألیف جناب چارلز میسون ریمی
عالی