به وبگاه عهد و میثاق، وبگاه رسمی بهائیان ارتدکس ایران، خوش آمدید!
بعد از صعود شوقی ربّانی در سال ۱۹۵۷، جامعهی بهائی به دو گروه تقسیم شدند: عدّهای (بهائیان ارتدکس؛ بهائیان حقیقی) بر این باورند که حضرت ولیّ امرالله به بزرگترین وظیفهی تاریخی ـ الاهی خود جامهی عمل پوشاند و برای جلوگیری از هرگونه اختلافی، ولیّ امر بعدی را مشخّص فرمود؛ این گروه بر طبق نصوص معتقدند ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی است؛ امّا در مقابل، گروه دیگر (پیروان بیت العدل بدلی) بر این اعتقاد پای فشردند که با صعود حضرت ولیّ امرالله، سلسلهی ولایت امر برای همیشه منقطع گردیده است!
«بهائیان ارتدکس»، بهائیانی هستند که به مبشریّت حضرت باب، مظهریّت حضرت بهاءالله و زعامت حضرت عبدالبهاء بهعنوان مرکز میثاق و ولایت حضرت شوقی ربّانی و لزوم تشکیل بیت العدل اعتقاد دارند. ایشان معتقدند که هر بهائی موظّف است که به وصایای هیاکل مقدّسهی بهائی با دقّت عمل نماید.
حضرت عبدالبهاء در وصیّتنامهی خود «الواح وصایای مبارکه»، به شوقی ربّانی جانشین به حقّ خود، دستور فرمودند تا قبل از صعود، جانشین بعد از خود را تعیین و معرفی نماید تا بعد از او پیروان دیانت بهائی، دچار اختلاف نگردند.
به اعتقاد ما، شوقی ربّانی، در اجرای دستور حضرت عبدالبهاء، کوتاهی نکرد و در زمان حیات خود، جناب میسن ریمی را به جانشینی خود و بهعنوان ولیّ امر دوم دیانت بهائی و رئیس دائمی بیت العدل اعظم تعیین نمود؛ زیرا بر طبق نصوص صریح بهائی، خیمهی نظم الهی باید بر دو ستون مستحکم استوار باشد: «مؤسّسهی ولایت امرالله» و «بیت العدل اعظم».
متأسفانه بعد از صعود شوقی ربّانی، ایادیان امرالله، مرتکب نقض عهد نابخشودنی شدند و باب ولایت امر بعد از شوقی افندی را مسدود اعلام نمودند و بیت العدل را بدون حضور مقام تبیین و رئیس قانونی، تشکیل دادند و بهجای رفع مشکل و پاسخ منطقی به اعتراض بهحقّ بهائیان ارتدکس، در جهت طرد و اخراج و اذیّت و آزار پیروان حقیقی حضرت بهاءالله بر آمدند و امرالله را دستخوش انشعاب نمودند!
در «وبگاه عهد و میثاق»، با بهائیان ارتدکس (بهائیان حقیقی)، آشنا خواهید شد و از افکار، عقاید و استدلالهای متقن و منطقی این گروه مظلوم آگاه میشوید. ما با این باور که سلسلهی ولایت امرالله، هیچگاه منقطع نمیگردد، به تشریح و تبیین این اصل بنیادین میپردازیم که ولایت امر، رکن رکنین نظم بدیع آیین بهائی است.
این وبگاه در نظر دارد به نقد و بررسی دربارهی استمرار ولایت امر در آیین بهائی بپردازد و انحرافات و کجرویهای بیتالعدل بدلی، نامشروع و خودخوانده فعلی که فاقد ریاست قانونی و مشروع ولیّ امرالله است را بیش از پیش آشکار نماید.
با افتخار آماده هستیم تا پاسخگوی پرسشهای احبّای عزیز و همراهان گرامی عهد و میثاق، پیرامون آموزهها و اعتقادات بهائیان حقیقی باشیم.
About Us
Welcome to the Ahdvamisagh weblog; the official website of the Iranian Orthodox Baha’i community.
After the ascent of Shoghi Effendi in 1957, the Baha’i community was divided into two major factions. The true Baha’i community, namely the Orthodox Baha’is, believe that the guardian of the Baha’i Faith has fulfilled his divine and historic mission, and in order to avoid any schism in the Faith, has appointed his successor as the next guardian of the Baha’i Faith. Orthodox Baha’is hold the belief that, based on the holy scriptures, the guardianship of the Faith is a divine and incontrovertible pillar of the tenets of the Baha’i Faith. On the other hand, the followers of the illegitimate so-called “Universal House of Justice”, illegally and groundlessly claim that the guardianship of the Baha’i Faith has been annulled, and that the Baha’i Faith was deprived of its guidance.
The orthodox Baha’is are the true Baha’is, and believe in the prophethood of the Bab. They believe that Bah’u’llah is the manifestation of God, and that Abdul Baha was his rightful successor, followed by the guardianship of Shoghi Effendi. The Orthodox Baha’i believe in the necessity of establishing the Universal House of Justice. They believe that every Baha’i soul should follow the will and testament of the Abdul Baha.
Abdul Baha, in his divine “will and testament,” ordered his rightful successor, Shoghi Effendi, to announce his successor before his ascension, in order to avoid any potential schism in the Baha’i Faith.
We, the orthodox Baha’i have not neglected the will and testament of Abdulbaha that he promulgated during his lifetime, and have appointed Mason Remy as: his successor, the divine manifestation, the second guardian of the Faith, and the permanent head of the Universal Embryonic House of Justice, formerly the International Council of the Baha’i Faith. The orthodox Baha’i community is based on two pillars, “the institution of the guardianship,” and the “Universal House of Justice.”
Unfortunately, after the ascent of Shoghi, the Hand of the Cause of the Faith illegally contravened his divine testament, and illegally declared that the Faith has been deprived of his divine guardianship. Consequently, the Hand of the Cause illegally established the so-called “House of Justice” without its divine leader, the Guardian of the Faith. They, instead of addressing and answering the questions regarding their illegal act, excommunicated and persecuted the true Baha’is, altering the Divine Order and the Divine Faith.
We, as the official website of the Orthodox Baha’is of Iran, will introduce the tenets of the true Baha’i Faith. We believe that after the ascent, the Guardianship of the Faith was never, nor will it ever, be annulled. We believe that the Guardianship of the Faith is its most important belief, and a core tenet of the Faith.
This weblog will discuss the continuity of the Guardianship of the Faith, and will reveal the distortions and deviations of the illegal, so-called “Universal House of Justice” and its followers.
We will be glad to answer any of the friends’ questions, with the aim of explaining the tenets and history of the Orthodox Baha’i Faith.