تفسیر و تبیین نصوص، بدون حضور ولیّ امر حیّ ممکن نیست

porsesh-va-pasokh

تفسیر و تبیین نصوص، بدون حضور ولیّ امر حیّ ممکن نیست

یادداشتی از جناب علی ثابتی 

پرسش:

برخی از پیروان بیت العدل بدلی اظهار می‌دارند که هیاکل مقدّسه در طول حیات عنصری، آثار بسیاری را از خود به یادگار گذاشتند که تعدادی از آن‌ها منتشر شده و تعداد زیادی نیز در دارالآثار بین‌المللی موجود است و هیچ‌گاه منتشر نشده است؛ لذا بیت‌العدل بدلی می‌تواند با توجّه به نصوص در دسترس موجود، نسبت به حلّ مشکلات پیشرو، تصمیم‌گیری و اقدام نماید؛ بنابر این می‌توان نتیجه گرفت که با وجود این نصوص و آثار، نیازی به ولیّ امر زنده و حاضر، در ریاست بیت العدل احساس نمی‌شود!

پاسخ:

حتّی اگر بیت العدل بدلی دسترسی به تمام نصوص را داشته باشد، مجاز به تبیین و تفسیر آن‌ها نیست.

حضرت شوقی افندی مشخص فرمودند که:

«هر هیئتی که به نظام الاهی و بر حسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویه که در صحف الاهیه مشروحأ مثبوت و مسطور است، کاملأ کما ینبغی و یلیق لهذا المقام الرفیع والمرکز المنیع انتخاب و تشکیل نشود آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه روحانی ساقط و از حق تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیر منصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه علیا محروم.»

(توقیعات ۱۹۲۶-۱۹۲۲، ص ۲۴۰)

نظام الاهی و اصول و شرایط سماویّه در الواح مبارک وصایا حضرت عبدالبهاء مثبوت و مسطور است که بیت عدل حقیقی را به‌شرح زیر توصیف و بیان می‌فرمایند:

«امّا بیت عدل الّذی جعله الله مصدر كلّ خیر و مصونا من كلّ خطاءٍ باید به‌انتخاب عمومی یعنی نفوس مؤمنه تشكیل شود و اعضاء باید مظاهر تقوای الاهی و مطالع علم و دانایی و ثابت بر دین الاهی و خیرخواه جمیع نوع انسانی باشند و مقصد بیت عدل عمومیست یعنی در جمیع بلاد بیت عدل خصوصی تشكیل شود و آن بیوت عدل، بیت عدل عمومی انتخاب نماید. این مجمع مرجع كلّ امور است و مؤسّس قوانین و احكامی كه در نصوص الاهی موجود نه و جمیع مسائل مشكله در این مجلس حلّ گردد و وليّ امر الله رئيس مقدّس اين مجلس و عضو اعظم ممتاز لاينعزل. و اگر در اجتماعات بالذّات حاضر نشود نائب و وكيلی تعيين فرمايد. و اگر چنان‌چه عضوی از اعضاء گناهی ارتكاب نمايد كه در حقّ عموم ضرری حاصل شود وليّ امرالله صلاحيّت اخراج او دارد بعد ملّت شخص ديگر انتخاب نمايد. این بیت عدل مصدر تشریعست و حكومت قوّه تنفیذ. تشریع باید مؤیّد تنفیذ گردد و تنفیذ باید ظهیر و معین تشریع شود تا از ارتباط و التیام این دو قوّت بنیان عدل و انصاف متین ورزین گردد و اقالیم جنّة النّعیم و بهشت برین شود.»

مشاهده می‌فرمایید که بیت عدل مصون از خطا بر اساس بیان مبارک، بیت عدل حقیقی است که ولیّ امرالله «رئیس مقدّس» و «عضو اعظم ممتاز لاینعزل» آن مؤسّسه است و مقرّر فرموده‌اند که اگر بنا به دلایلی ولیّ امرالله در جلسات بیت عدل حضور نیابد نماینده‌ای به این منظور تعین نماید؛ به‌علاوه مشخص فرموده‌اند که تنها ولیّ امرالله صلاحیّت اخراج اعضاء خاطی را دارد.

هم‌چنین اوّلین و‌لیّ امرالله در کتاب دور بهائی صفحه ۸۳ مشخص فرموده‌اند که هر گاه ولیّ امرالله «تصمیمی را وجداناً مباین با روح آیات منزله تشخیص دهد، باید ابرام و تأکید در تجدیدنظر آن نماید.»

بنا بر مراتب فوق مؤسّسه‌ای که با بیت عدلی که حضرت عبدالبهاء مقرّر فرمودند جز نام شباهتی ندارد و فاقد شرایط لازم است بر طبق بیان شوقی افندی اوّلین ولی امرالله «از اعتبار اصلی و رتبه روحانی ساقط و از حق تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیرمنصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه علیا محروم» است به‌علاوه بدون داشتن «رئیس مقدس»:” – ” از واسطه فیضی که بر عواقب امور در طیّ دهور احاطه دارد بالمرّه بی‌نصیب ماند و هدایتی که جهت تعیین حدود و وظائف تقنینیّه‌ی منتخبین ضروری است سلب شود. (دور بهائی، صفحه ۸۰)

حضرت عبدالبهاء می‌فرماید:

«حصن متین امر الله به اطاعت من هو ولیّ امرالله محفوظ و مصون ماند و اعضای بیت عدل و جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد و توجّه و خضوع و خشوع را به ولیّ امرالله داشته باشند؛ اگر چنان‌چه نفسی مخالفت نمود مخالفت به‌حق کرده و سبب تشتیت امرالله شود و علّت تفریق کلمة الله گردد و مظهری از مظاهر نقض شود زنهار زنهار مثل بعد از صعود نشود که مرکز نقض ابی و استکبار کرد؛ ولی بهانه توحید جعلی نمود و خود را محروم و نفوس را مشوّش و مسموم نمود.»

بیان مبارک فوق ناظر به اهمیت، لزوم و ادامه‌ی سلسله‌ی ولایت امرالله در دیانت بهائی است و توجّه به این‌که بدون اطاعت از ولیّ امرالله (حیّ) در هر زمان، حفظ و صیانت میسّر نیست و برای همین همه را به اطاعت و تمکین و انقیاد و توجّه و خضوع و خشوع نسبت به ولیّ امرالله نصیحت فرموده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید