تعالیم حضرت بهاءالله و پیام حضرت مولی الورا، هماره وحدت عالم انسانی، دوری از تفرقه، تعصب و برخوردهای غیر انسانی بوده و خود ایشان هم این سلوک را در حیات خویش داشتند و به آن عمل میکردند. هیکل مبارک بارها جملاتی درباره در آغوش گرفتن دشمنان و برخورد مهربانانه با اعداء بیان فرمودهاند، قوله احلی: «همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار»، «گرگهای خونخوار را چون آهوی ختن بدانید …» و …
به همین جهت مراسم دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله شاید بهانهای باشد برای تذکّر به تعالیم جمال مبارک و تذکّری باشد تا این پیام هرچه بیشتر در بین بشریّت گسترش یابد و صلح عمومی در جهان فراگیر شود.
این روزها که جشنهای دویستمین سالگرد ولادت حضرت بهاءالله در جریان است و اکثر احبّا هم بسیار به آن اهمیت میدهند، توقع این است که آموزههای جمال مبارک بیشتر از همیشه به عمل درآمده و نمایش داده شود، تا بتوان از این فرصت برای ابلاغ کلمه و روشن کردن افراد کم اطّلاع استفاده کرد. متأسفانه در اين ایام اعمالی از رهبری جامعهی امر مشاهده میگردد كه نه تنها مخالف نصوص و تعالیم حضرت بهاءالله است، بلكه از نظر عقلی نيز قابل قبول نمیباشد.
داستان از این قرار است که چندی پیش کانالی در تلگرام به نام «میلاد حضرت بهاءالله» ایجاد شد که در آن سندی تحت عنوان «مجموعهای بهعنوان دستیاران ناظمین و همکاران جشنهای دویستمین سالگرد میلاد حضرت بهاءالله» انتشار یافت و به معرفی فعالیّتهای احبّا در سراسر جهان بهمناسبت دویستمین سالگرد ولادت حضرت بهاءالله میپرداخت؛ تصاویر و شرح فعالیتهایی را در این زمینه منتشر میکرد و بسیاری از احبّای الهی را هم به خاطر این حجم از تبلیغ خوشحال کرده بود.
چند روز پیش در مورد این کانال، پیامی از بیت العدل بدلی تحت عنوان «پاسخ به سوأل یکی از احبّا» پخش شد. بیت العدل اعلام کرده بود که این فرد بهائی نیست و اختیار اظهارنظر و دخالت در امور امری و برگزاری بزرگداشت میلاد جمال مبارک را ندارد. اظهاراتش را باید نادیده انگاشت. نیّت واقعی از تأسیس این کانال معلوم نیست و نباید به توصیههای آن عمل کرد.
پرسشی که اینجا پیش میآید این است که مگر هر کسی که بر اساس باور قلبی خویش و شوق به حضرت بهاءالله، برای مراسم میلادشان کاری میکند باید از بیت العدل مجوز بگیرد؟! مگر دین یک امر قلبی نیست؟! مگر دین برای الفت نیامده است؟! مگر حضرت عبدالبهاء نفرمودند که دینی که سبب اختلاف شود، بیدینی بهتر است؟! حتّی اگر ادمین این کانال نیز بهائی نباشد، آیا نباید او را تشویق کرد؟! آیا این کار باعث بریدهشدن محبّین از جامعهی امر نیست؟! آیا این کار بیت العدل در راستای تعلیمات دیانت بهائی است؟! آیا این کار نوعی دیکتاتوری نیست؟! مگر شوقی ربّانی نفرمودند که نظم بدیع از انظمه سقیمه سابقه ممتاز خواهد بود؟!
عجبا که این حرکت از اقدامات برخی دیکتاتورهای مشهور تاریخ هم بدتر است؛ یعنی بهراستی اگر بخواهیم دیکتاتوری را پیاده کنیم، غیر از این روش، طریق دیگری هم هست؟! این که محبّین از همهجا بریده و به تعالیم جمال مبارک چنگ زده را اینگونه از خود برانیم و اجازهی اظهارنظر هم ندهیم!
حتّی اگر فرض را بر این بگذاریم که کانال موردنظر بر اساس حکمت و دلایل منطقی تعطیل شده است و این کانال مجهولالهویه بوده و مؤسّس آن معلوم نیست، چگونه است که چندین ماه است که این کانال فعّال است و به جمعآوری اطّلاعات از احبّای سراسر جهان میپردازد و تنها در زمان یک هفته مانده به برگزاری جشنهای دویستمین سالگرد، دستور به تعطیلی آن داده میشود؟! آیا با تمام خطراتی که جامعهی بهائی را تهدید میکند، همین گونه غیرمسئولانه برخورد می شود؟!
بنابراین به نظر میرسد مؤسّسهای که امروزه به نام بیت العدل اعظم مشغول به فعالیّت است، از مسیر طلعات مقدّسه بسیار فاصله گرفته و به بیراهه میرود؛ هر چند که نمیتوان از بیت العدلی که بدون توجّه به ضوابط تنظیمشده توسط شوقی ربّانی و راهبری الواح وصایا و بدون حضور ولیّ امرالله در رأس آن، تشکیل شده، انتظاری بیش از این داشت! بیت العدلی که از همان سالهای اوّلیّه تشکیلش به خاموش کردن هر صدای مخالفی پرداخته و حتّی بخش وسیعی از جامعهی بهائی را از نعمت معرفت ولیّ امر ثانی، جناب میسن ریمی دور کرد!
در نهایت به تمامی احبّای الهی توصیه میکنیم که با نظر دقیق در رفتار این بیتالعدل بدلی نظر کنند و با دیدهی انصاف به اعمال آن بنگرند تا دوری آن از تعالیم و نصوص مقدّسهی بهائی را مشاهده کنند و خود بهتر ببینند که بیت العدلی که بیبهره از رئیس مقدّس و به شکل نامشروع و با روش دیکتاتوری تأسیس شده است، از مسیر صحیح چه میزان دور شده است!