اخیراً كانال «نگاه نو»، در مطلبی با عنوان «یک ماه دیگر تا انتخابات بیت العدل اعظم» به نقل از سایت رسمی جامعه بهائی، به فرآیند و چگونگی انتخابات اعضای بیت العدل در اردیبهشت ماه سال 1397 پرداخته و توضیحات اغراقآمیزی را در مورد جایگاه بیت العدل مطرح نموده است .
«نگاه نو» در این پست، بیت العدل را مؤسّسهای بینظیر و بیسابقه در تاریخ ادیان دانسته كه مظهر ظهور الهی صراحتاً آنرا مقرّر نموده و وظایفی را بهعهدهاش قرار داده است .
در ابتدا باید گفت كه ادّعای «نگاه نو» دور از حقیقت بوده و با نصوص بهائی سازگاری ندارد؛ چون همانطور كه میدانید حضرت بهاءالله بهعنوان مظهر ظهور الهی در كتاب مستطاب اقدس و الواح دیگر هیچ اشارهای به بیت العدل عمومی و جهانی با ساختار و ساز و كار فعلی نداشتهاند و منظور ایشان از بیت العدل، تشكیل مجامعی بهعنوان خانههای عدل و انصاف در هر محلّه و شهر بوده است. مفهوم بیت العدل جهانی با شرایط خاص، اوّل بار توسط حضرت عبدالبهاء مطرح گردید؛ بنابراین انتصاب آن به مظهر ظهور، دور از واقعیت است.
مضافاً اینکه، بیت العدل فعلی، نه تنها مورد تأیید جمال قدم نیست؛ بلكه از نظر حضرت عبدالبهاء نیز فاقد وجههی قانونی و مردود است؛ بیت العدلی را كه حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه معرفی نموده است، زمین تا آسمان با بیت العدل بدلی فعلی تفاوت دارد. بر طبق آموزههای بهائی آن بیت العدلی مورد تأیید است كه زیر نظر مستقیم ولیّ امرالله تشكیل شود و با ریاست ایشان اداره گردد.
مطلب بعد اینكه علیرغم ادّعای كانال «نگاه نو»، وظایفی چون حفظ یكپارچگی، انعطافپذیری دین، تضمین وحدت و هدایت فعالیتهای پیروان، ربطی به بیت العدل ندارد و از جمله وظایف ولیّ امرالله است؛ تنها وظیفهی مهمّی كه بیت العدل مكلّف به انجام آن است، تشریع احكام جدید حسب مقتضیّات زمان است كه متأسفانه بیت العدل فعلی بهدلیل نادیده انگاشتن مقام و جایگاه ولیّ امرالله و ناتوانی از فهم درست نصوص، از انجام آن عاجز مانده است و تا كنون نتوانسته است نسبت به تشریع صدها حكم كه وظیفهی صدور آن از سوی طلعات مقدّسه، به بیت العدل ارجاع گردیده است، اقدام نماید.
«نگاه نو»، در قسمت دیگری از مطلب خود، اعضای بیت العدل را مطالع علم و دانایی، ثابت بر دین الهی و خیرخواه جمیع بشر، معرفی نموده است. ادّعایی كه نمیتواند مورد تأیید ثابتان بر عهد و میثاق و احبّای فرهیخته و آشنا به نصوص بهائی، قرار گیرد.
پر واضح است كه اعضای بیت العدل، «سوپرمن» و یا تافتهی جدا بافتهی جامعه نیستند؛ اعضای بیت العدل فعلی، كسانی هستند كه بر مبنای یک انتخابات، مانند بقیهی انتخاباتهای جهان، با برنامهریزی و سناریوی قبلی، بر سر كار میآیند و با تجربهای كه بهتدریج بهدست میآورند، امور جامعه را با سعی و خطا اداره می کنند و چون سرپرست و ناظری الهی همچون ولیّ امرالله بالای سر خود ندارند، در معرض اشتباهات بزرگ قرار دارند؛ منتها معمولاً افراد جامعه را در جریان اشتباهات و خطاها قرار نمیدهند! درعوض با صدور پیامهای امیدبخش و القای اینكه همواره بهترین تصمیمات را برای جامعه بهائی اتخاذ میكند! سالهای سال بر كرسی قدرت تكیّه میزنند و هرگاه نیز كه سوء تدبیر، سوء استفاده و یا ناتوانی عضوی از اعضاء برملا شده و قابل پردهپوشی نباشد، بیت العدل به بهانهی كهولت سن یا بیماری، نسبت به تعویض برخی از اعضا اقدام مینماید و بهجای آنها، افراد كهنسال دیگری را كه آنها نیز قرار نیست گلی به سر جامعه بزنند، جایگزین مینماید!
از اینرو، این ادّعا كه اعضای بیت العدل، مطالع علم و دانایی هستند، ادّعای بیپایهای است كه نیاز به اثبات دارد. از سوی یگر نمیتوان آنها را ثابتان بر دین الهی نیز دانست؛ زیرا با سرپیچی از پذیرش ولیّ امرالله، عملاً انحراف بزرگی را در مسیر حركت دیانت بهائی ایجاد كردهاند. متأسفانه ادّعای «خیرخواه بشریّت » بودن نیز ادّعای نابجایی است؛ بیت العدل بدلی نه تنها خیرخواه بشریّت نیست، خیرخواه جامعهی بهائی نیز نبوده است؛ چون احبّای الهی را از محور وحدت حقیقی كه بهگواهی الواح وصایا، با تمسّک به ولیّ امرالله و مركز تبیین، ایجاد میگردد، دور و محروم نموده است.
با توجّه به اینكه «نگاه نو» وعده داده است تا بهزودی مطالب دیگری در رابطه با انتخابات آینده بیت العدل، ارائه نماید؛ ما نیز توضیحات بیشتر را به آینده موكول مینماییم.
الله ابهی… به اختصار عرض میگردد که اصولا مطابق با الواح و نصوص صریحه- بیت العدل باید از دو رکن اداری و روحانی تشکیل گردد… در واقع مرکز روحانی که همان مقام والای ولایت امر میباشد در واقع روح الهی و عامل حیات و سبب جلوگیری از انحراف و به واقع رابط عالم انسانی با ارکان لاهوتی الهی میباشد…..
حال ملاحظه نمایید اگر حتی به فرض محال انتخابات فرمایشی ونمایشی پیش رو به صورت کامل و صحیح برگذار گردد تنها موجد رکن اداری و بدنه انسانی میباشد … اما باید در نظر داشت که بدنه و جسد بدون روح از اموات محسوب و وجود آن مسبب تافن خواهد بود….پس قابل اعتناء نبوده و جز استحمار و تضییع منابع مالی و اوقات خلق الهی چیز دیگری حاصل آن نخواهد بود…